این دوران پسا آمریکایی دارای شاخصه و پارامتر اساسی چون استفاده آمرانه از زور و قدرت محلی جهان و ائتلاف فراگیر علیه آمریکا استوار است . اصول و مبنای این استراتژی و عصر پساآمریکایی در منطقه خاورمیانه خود بر دو فرض استوار است .
کد خبر: ۲۱۶۸۲۶
تاریخ: ۱۹ دی ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۱
سوک: با پایان جنگ جهانی دوم شاهد اوج رقابت دو بلوک شرق و غرب در تقسیم بندی و دوقطبی کردن جهان" bipolar " بودیم . مدلی که بر اساس ان دو کشور آمریکا و شوروی سابق جهان را بین خود تقسیم کردند و با این استراتژی جهان را به اوج جنگ سرد هدایت کردند .
اما با فروپاشی نظام دوقطبی نظریه پایان تاریخ توسط فوکویاما اندیشمند بزرگ امریکایی مطرح شد ، که بر اساس ان جهان تبدیل به نظام تک قطبی میشود و عملا لیبرالیسم بعنوان تنها گفتمان سیاسی و سرمایه داری بعنوان تنها گفتمان اقتصادی خود را بر کلیت جهان تحمیل می کند .
اما با گذر زمان و ظهور قدرت های نوظهور با سرعت بسیار بالا چون چین ، هند ، روسیه و در بعد منطقه ای ایران فضا برای ادامه روند تک قطبی برای امریکا سخت شد ، و عملا جهان مجددا به نظام چند قطبی یا " multipolar "برگشت .
با این گذار و جابجایی قدرت بین کشورها ، عملا شاهد رشد شاخصه های توسعه و پیشرفت در بعضی از کشورهای جهان نسبت به آمریکا هستیم ، بطوری که با این تغییرات قدرت ، میتوان از پدیده سیاسی جدیدی بنام " عصر پساآمریکایی " نام ببریم .
این دوران پسا آمریکایی دارای شاخصه و پارامتر اساسی چون استفاده آمرانه از زور و قدرت محلی جهان و ائتلاف فراگیر علیه آمریکا استوار است . اصول و مبنای این استراتژی و عصر پساآمریکایی در منطقه خاورمیانه خود بر دو فرض استوار است .
اولین فرض این واقعیت است که در این منطقه قدرت کشور ایران با سرعت زیاد در حال بازیابی ، بازسازی و رشد منحصر بفرد بویژه در بحث موشکی و نظامی است ، که عملا کفه ترازو را در این منطقه به نفع جریان مقاومت هدایت کرده است .
دومین فرض این استراتژی نیز بر این اصل است که اصولا ناسیونالیسم وسوسیالیسم عربی بعنوان نقش تعادلی در جهان عرب وخاورمیانه با شکست مواجه شده و عملا گفتمان اصیل اسلامی و انقلابی در حال پر کردن این ناسیونالیسم و سوسیالیسم عربی میباشد .
چین نیز که این روزها با آمریکا در شرایط کاملا جنگی البته با محوریت جنگ اقتصادی بسر میبرد در بخشهای مختلف اقتصادی و امنیتی و سیاسی قدرت امریکا را به چالش کشانده است ، بطوری که ریس جمهور این کشور روز گذشته در یک نطق رسمی سخن از آماده باش نظامی برای این کشور خبر می دهد .
سخنان متناقض ترامپ در مقابل چین باعث شده که لایه های عمیق ناسیونالیسم در کشور چین تقویت شود و عملا نیروهای محلی و سنتی تر چین تقابل با آمریکا را بعنوان اصل اجتناب ناپذیر سیاست خارجی خود معرفی کرده اند .
در روسیه نیز شرایط بسیار متفاوت از گذشته شده است و با حاکمیت تفکر اسلاو گرایان و محبوبیت پوتین در این کشور ، عرصه رقابت در بخشهای مختلف برای آمریکا محدود شده است و مخصوصا در موضوعاتی که با ایران اشتراک منافع دارند ، تقابل با آمریکا سیمای شفاف تری به خود گرفته است .
بنابراین به نظر میاد همانطور که امپراطوری فرانسه در قرن ۱۸ ، انگلیس قرن ۱۹ ، شوروی سابق قرن ۲۰ دچار فروپاشی و اضمحلال کامل شدند در قرن ۲۱ نیز شاهد سقوط و اضمحلال امپراطوری ایالات متحده آمریکا باشیم و زنگ پایان ماه عسل آمریکا و سیاستهای امپریالیستی این کشور را با دولت ترامپ به صدا درآوریم .
دکتر ایرج مزارعی ، کارشناس روابط بین الملل و مدرس دانشگاه